دیکشنری
داستان آبیدیک
Warm Bloodedness
wɔɹm blʌdɪdnəs
فارسی
1
عمومی
::
(warm blooded) خونگرم، مهربانی، خونگرمی، با روح
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WAREHOUSE UPGRADE 1
WAREHOUSEMAN
WARFARE
WARHEAD
WARILY
WARINESS
WARISON
WARLESS
WARLIKE
WARLIKE PREPARATIONS
WARLOCK
WARLORD
WARM
WARM AS TOAST
WARM BLOODED
WARM BLOODEDNESS
WARM BODY
WARM COLOR
WARM FRONT
WARM HEART
WARM HEART COLD HANDS
WARM HEARTED
WARM HUES
WARM INFUSION
WARM MIX ASPHALT (WMA)
WARM OVER
WARM SPOT
WARM SPRINGS
WARM THE BENCH
WARM THE COCKLES OF HEART
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید